Search Preview
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
hassani.irچه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی) - فصل سوم از رساله التعریفات عبید - حقوقی - ادبی - اجتماعی
.ir > hassani.ir
SEO audit: Content analysis
Language | We have found the language localisation:fa | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
Title | چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Text / HTML ratio | 54 % | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Frame | Excellent! The website does not use iFrame solutions. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Flash | Excellent! The website does not have any flash contents. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Keywords cloud | و در به از است که می را آن این – ، = عبید حقوق قاضی با حقوقی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Keywords consistency |
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Headings | Error! The website does not use (H) tags. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Images | We found 13 images on this web page. |
SEO Keywords (Single)
Keyword | Occurrence | Density |
---|---|---|
و | 247 | 12.35 % |
در | 83 | 4.15 % |
به | 56 | 2.80 % |
از | 55 | 2.75 % |
است | 53 | 2.65 % |
47 | 2.35 % | |
که | 46 | 2.30 % |
می | 39 | 1.95 % |
33 | 1.65 % | |
را | 31 | 1.55 % |
آن | 30 | 1.50 % |
این | 27 | 1.35 % |
– | 21 | 1.05 % |
، | 21 | 1.05 % |
= | 20 | 1.00 % |
عبید | 18 | 0.90 % |
حقوق | 18 | 0.90 % |
قاضی | 17 | 0.85 % |
با | 16 | 0.80 % |
حقوقی | 14 | 0.70 % |
SEO Keywords (Two Word)
Keyword | Occurrence | Density |
---|---|---|
است که | 11 | 0.55 % |
که در | 8 | 0.40 % |
است و | 6 | 0.30 % |
او | 6 | 0.30 % |
را به | 6 | 0.30 % |
و این | 5 | 0.25 % |
و | 5 | 0.25 % |
غیاث | 5 | 0.25 % |
خود را | 5 | 0.25 % |
محمد مهدی | 5 | 0.25 % |
مهدی حسنی | 4 | 0.20 % |
که به | 4 | 0.20 % |
و از | 4 | 0.20 % |
در این | 4 | 0.20 % |
در اینجا | 4 | 0.20 % |
و به | 4 | 0.20 % |
قوانین و | 4 | 0.20 % |
آن | 3 | 0.15 % |
قاضی | 3 | 0.15 % |
ولی | 3 | 0.15 % |
SEO Keywords (Three Word)
Keyword | Occurrence | Density | Possible Spam |
---|---|---|---|
محمد مهدی حسنی | 4 | 0.20 % | No |
این است که | 3 | 0.15 % | No |
بسنجید با این | 3 | 0.15 % | No |
به فتح اول | 2 | 0.10 % | No |
میم و سکون | 2 | 0.10 % | No |
ولی در | 2 | 0.10 % | No |
وکلای دادگستری خراسان | 2 | 0.10 % | No |
کانون وکلای دادگستری | 2 | 0.10 % | No |
مدیره کانون وکلای | 2 | 0.10 % | No |
هیات مدیره کانون | 2 | 0.10 % | No |
دوره هیات مدیره | 2 | 0.10 % | No |
نهمین دوره هیات | 2 | 0.10 % | No |
مجازاً به معنی | 2 | 0.10 % | No |
است و | 2 | 0.10 % | No |
قوانین و مقررات | 2 | 0.10 % | No |
مرداد سال 1393 | 2 | 0.10 % | No |
علی اصغر حلبی، | 2 | 0.10 % | No |
مال الایتام و | 2 | 0.10 % | No |
آخر مرداد سال | 2 | 0.10 % | No |
تا آخر مرداد | 2 | 0.10 % | No |
SEO Keywords (Four Word)
Keyword | Occurrence | Density | Possible Spam |
---|---|---|---|
آخر مرداد سال 1393 | 2 | 0.10 % | No |
آن چیزی است که | 2 | 0.10 % | No |
تا آخر مرداد سال | 2 | 0.10 % | No |
1392 تا آخر مرداد | 2 | 0.10 % | No |
اسفند 1392 تا آخر | 2 | 0.10 % | No |
ابتدای اسفند 1392 تا | 2 | 0.10 % | No |
از ابتدای اسفند 1392 | 2 | 0.10 % | No |
– از ابتدای اسفند | 2 | 0.10 % | No |
دوره هیات مدیره کانون | 2 | 0.10 % | No |
هیات مدیره کانون وکلای | 2 | 0.10 % | No |
مدیره کانون وکلای دادگستری | 2 | 0.10 % | No |
کانون وکلای دادگستری خراسان | 2 | 0.10 % | No |
مهمترین قوانین و رویهها | 2 | 0.10 % | No |
آقای دکتر علی اصغر | 2 | 0.10 % | No |
نهمین دوره هیات مدیره | 2 | 0.10 % | No |
دکتر علی اصغر حلبی، | 2 | 0.10 % | No |
فصل سوم از رساله | 2 | 0.10 % | No |
سوم از رساله التعریفات | 2 | 0.10 % | No |
از رساله التعریفات عبید | 2 | 0.10 % | No |
– بسنجید با این | 2 | 0.10 % | No |
Internal links in - hassani.ir
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی)
Hassani.ir Spined HTML
/> چه بگویم ؟ (حقوقی، ادبی و اجتماعی) چه بگویم؟ فصل سوم از رساله التعریفات عبید فصل سوم از رساله التعریفات عبید نوشته و انتخاب : محمد مهدی حسنی رساله التعریفات، رساله ای ست مختصر با مقدمه ای که در شش سطر به روش فرهنگ نویسی، توسط استاد طنّاز و دانشمند و سخنور شوخ طبع قرن 8 ، عبید زاکانی نوشته شده است و چون مشتمل بر ده فصل است آنرا ده فصل نیز خوانند. مولف در مقدمه رساله می گوید : " ... اهل استعداد را از قسم ادبیات و لغات چاره نیست هرچند فحول سلف در آن باب کتب پرداخته اند حالیا از بهر ارشاد فرزندان و عزیزان این مختصر که به ده فصل عبید موسوم است به تحریر رسید.... " هیچ یک از فصول آن به یک صفحه نمیرسد و بقول مرحوم استاد عباس اقبال، : " تعریف یک عده از مصطلحات مربوط به زندگی دنیایی و اداری و علمی و اصطلاحات اصحاب دفتر و دیوان و ارباب پیشه وهنر و عیش و نوش غیره است بزبان طیبت و هزل . " نظر عبید از تدوین رساله التعریفات این است که به بهانه بدست دادن معنی لغات و تعریف اصطلاحات، ناسازیها و مفاسد جامعه روزگار خود را انتقاد کند و هیچ جمله ای و معنی هیچ کلمه ای از نظر انتقادی خالی نیست . در ادامه نوشته، فصل سوم رساله، که عنوان آن : "قاضی و متعلقات آن " می باشد، گزینش و به نظرتان می رسد. باتوجه خلاصه بودن اصل، مصحح محترم ناچار از ذکر معانی و ارائه توضیح، جهت روشن شدن منظور عبید بوده است. که این توضیحات و تعلیقات خود چند برابر متن شده است. قبلاً یادآوری می کند که در تنظیم مقدمه بالا به اظهار نظر اساتید : مرحوم عباس اقبال و دکتر محمد جعفر محجوب، در مقدمه دو دیوان چاپی عبید نظر داشته است و مطالب آتی و پاورقی ها همگی به نقل از : رساله دلگشا، به انضمام رساله های تعریفات، صد پند و نوادر الامثال، تألیف خواجه نظام الدین عبید زاکانی، بتصحیح و ترجمه و توضیح آقای دکتر علی اصغر حلبی، انتشارات اساطیر، چاپ اول ، 1383 ، است. بنابراین اینجانب نه توانسته و نه خواسته از خود چیزی بیان کند. ********************** - القاضی : آنکه همه او را نفرین کنند . * 1 - مندفه * 2 : دستار قاضی - العذبه * 3 : دم او . - نایب القاضی : آنکه ایمان ندارد. - النواب : جمع آن . - الوکیل * 4 : آنکه حق را باطل گرداند . - العدل * 5 : آنکه هرگز راست نگوید - المیانجی * 6 : آنکه خدا و خلق از او راضی نباشد . - اصحاب القاضی : جماعتی که گواهی بسلف فروشند . * 7 - المبرم * 7 : پیاده قاضی . - قوم میشوم * 8 : خویشان او . - طالب الزر * 9 : همنشین او. - البهشت : آنچه نبینند . - الحلال * 10 : آنچه نخورند. - مال الایتام و الاوقاف * 11 : آنچه بر خود از همه چیز مباح تر دانند . - چشم قاضی : ظرفی که به هیچ پر نشود. - الوخیم * 12 : عاقبت او . - المالک * 13 : منتظر او. - الدرک الاسفل * 14 : مقام او. - بیت النار * 15 : دارالقضا. - عتبه الشیطان * 16 : آستانه آن. - الهاویه و الجحیم و السقر و السعیر * 17 : چارحد آن . - الرشوه * 18 : کارساز بیچارگان. - السعید : آنکه هرگز روی قاضی نبیند. - شرب الیهود * 19 : معاشرت قاضی. - الخطیب : خر . - المقری * 20 : کون خر . - المعرّف * 21 : بعد از عزل مردک بیشرم . - المعلم * 22 : احمق. - الواعظ * 23 : آنکه بگوید و نکند. - الندیم * 24 : خوشامد گو . - الروباه : مولانا شکلی که ملازم امرا و خوانین باشد. * 25 - الشاعر : طامع خودپسند. * 26 ((((((((((((((((((((((((((((()))))))))))))))))))))))))))))) توضیحات : 1– در باره نظر بد مردم و بویژه صاحب دلان در باب برخی از قاضیان، مطالب زیادی یاد کرده اند . مثلاً علی بن زید بیهقی در شرح احوال خود می گوید ( ← یاقوت حموی، ارشادالاریب ،ج 13 ص 222 و 223 – دارالمامون ) که : ( .... پس از سفرهای زیاد در شهرها سرانجام به زادگاه خود بیهق باز آمدم، و با شهاب الدین محمدبن مسعود، والی ری و مشرف مملکت اتفاق پیوند و مصاهرت افتاد تا گرفتار زن و فرزندان گشتم، و از جمله قضاء بیهق را به سال 526 ﻫ. ق. به من واگذار کردند. مدتی در این کار بودم ، ولی اندک اندک بخود آمدم و از تباه ساختن عمر خود در چنین کاری دلتنگ گشتم چه نهایت آن اینست که شریح قاضی گفته است : " اصبحت و نصف الناس علیّ غضبان" به صبح در آمدم در حالی که همیشه نیمی از مردم نسبت به من خشمگین بودند . ) 2 - مندفه، بر وزن فلسفه ، یک توپ پنبه زده و رشته است { = a wittiness of eroded cotton } . ولی در غیاث اللغات آمده است : مندفه ( بضّم میم و به دال مهمله وفاء ) : پنبه ندف کرده و فراهم آورده . ولی ممکن است مندفه باشد از ندف عربی، یعنی چوبی که ندافان پنبه را از برای باز کردن با آن بزنند. المندف و المندفه . خشبه النداف التی یندف بها القطن ( المنجمد )" . 3 – العذبه و العذبه ، جمع عذبات : الطلب و القذی ( المنجمد ) . ولی در "غیاث" در معنی عذب به فتح اول آرد : " آب شیرین و خوش مزه و خوشگوار ؛ و از دیگران نقل کرده که عذب، خوشگوار است اعم از خوردنی و نوشیدنی . احتمال می دهم که مقصود عبید هم همین معنی است یعنی خون قاضی به سبب ظلم و نامردمی هایش حلال و خوشگوار و حتی خوش مزه است. اما واژه " عذبه" بدین معنی در فرهنگ ها نیامده است . 4 – خدا را شکر، بلاخره در مورد وکیل هم چیزی پیدا شد، که شرمنده دوستان قاضی نباشیم . لیکن در منظور عبید نباید خطا کرد زیرا درست که در لغت وکیل کسی است که در کار {و مال غیر} به سبب ناتوانی موکل خود تصرف می کند (الوکیل : هوالذی یتصرف لغیره اعجز موکله ← تعریفات، 227 ). لیکن در اینجا مراد وکیل قاضی است یعنی آنکه از سوی قاضی برای اجرای حکم دستور دارد یا دستور می یابد . چنانکه حافظ گوید : وکیل قاضیم اندر گذر کمین کرده است به کف قباله دعوی چو مار شیدایی. ما در اولین مقاله این بخش " طرح بحث و معرفی بخش " کفته ایم بر خلاف قضاوت، وکالت تاسیسی تازه محسوب می شود که در قرن اخیر بحقوق و نظام اجتماعی ما راه یافته ست، لذا طبیعی است، که در حکایات و طنزهای آمده در ادبیات کتبی و شفاهی قدیم ما بر خلاف قضات، رد پایی از انتقاد به وکلای دادگستری نیابیم 5 – عدل (به فتح اول و سکون دوم ) داددهند ، و مرد صالح که شایسته گواهی { دادن } باشد (غیاث) . در رساله مشهور "التعریفات" سید شریف جرجانی چاپ مصر، 1357 ﻫ / 1938 م ص 128 " می خوانیم : " العدل فی اصطلاح الفقهاء من اجتنب الکبائر و لم یصرّ علی الصغائر، و غلب صوابه و اجتنب الافعال الخسیسه کالا کل فی الطریق و البول" و البته همین معنی مورد نظر عبید است . ( رجوی شود به کتاب اخلاق الاشراف عبید زاکانی بتصحیح آقای دکتر علی اصغر حلبی، ص 125 و 126 ). 6 – میانجی ( به سکون نون) = واسطه. نظامی ( گنجینه گنجوی، بتصحیح مرحوم وحید، ص150، گوید : برون از میانجی و از ترجمه بدانست یک یک زبان همه 7 – سلف فروشی، پیش فروختن حاصل و جنس و گرفتن پول آن و تحویل در موعدی دیگر. در اینجا عبید می خواهد بگوید : یاران قاضی : کسانی هستند که از پیش، یعنی پیش از طرح دعوی و مرافعه طرفین در محکمه، رشوت گرفته اند و یا به اشارت و نفوذ قاضی، گواهی خود را فروخته اند. در این باره در مثنوی های حکیم سنائی و کتاب " کارنامه بلخ " اثر صبحی ص 188 و .... بسیار خوانده ایم. " . 7 – مبرم ( به ضمه میم و سکون با و فتحه راء - اسم مفعول از ابرام ) = محکم و استوار ( غیاث ) . المبرم: المفتول من الحبال: و المبرم من الامور اوالاحکام: "القاطع" ( فرهنگ الرائد) . مبرم، بصیغه اسم فاعل (به کسر راء) زور آور ، ملال آور ، و پریشان و یاوه گویرا گفته اند{ فرهنگ استینگاس } . در اینجا معنی دوم (به صیغه اسم فاعل) مناسب تر به نظر میرسد . و مقصود از پیاده قاضی : محافظان و کارگزاران قاضی است که در التزام رکاب او بوده اند و یا متهمان را به حکم گاه می برده اند . مولوی (در مثنوی معنوی، علاء ، 298/3) گوید : چون پیاده قاضی آمد ای گواه که همی خواند تو را تا حکم گاه مهلتی خواهی تو از وی در گریز گر پذیرد شد، وگرنه گفت خیز . 8 - قوم میشوم، (میشوم بر وزن مظلوم ) تیره روزگار و شور بخت. اصل کلمه مشؤم بوده - قلب و ابدال هر دو در آن راه یافته - میشوم شده است. والمشؤم و المشوم: الجارالشوم، و هو مفعول بمعنی فاعل کمستور بمعنی ساترج مشائیم ( اقرب الموارد ) . سنائی ( دیوان شعر، تصحیح مدرس رضوی، ص 243 ) هر دو صورت را بکار برده است : خصم می گویدکه صانع نیست عالم بد قدیم این زطبع است و هیولی ، نیست این را کردگار.... ای سگ زندیق کافر خربط میشوم دون می نبینی فوق و تحت و کوه و صحرا و بحار ؟ و همو در حدیقه ( تصحیح مدرس رضوی، ص257 ) گوید: پسر ملجم آن سگ بددین آن سزار لعنت و نفرین بر زنی گشت عاشق آن مشؤوم آن نگو نسارتر ز راهب روم مرد مدبر ز بهر عشق زنی اندر افکند در جهان محنی 9 – طالب الزر = زر جوی و مال پرست. 10 – الحلال = کل شیء لایعاقب علیه باستعماله ( = حلال آن چیزی است که بکار بردن آن مایه شکنجه نگردد) ؛ و قیل : الحلال ما اطلق الشرع فعله، ماخوذ من الحلّ و هو الفتح" حلال هر آن چیزی است که شرع انجام دادن آن را روا دانسته است"← (تعریفات جرجانی، ص 82). و حرام مقابل آن است. پس مقصود عبید اینست که : قاضیان با وجود داشتن داعیه شریعت مداری، آنچه می خورند مال ایتام و رشوه و جز آن است و این همه حرام است؛ پس حرام می خورند نه حلال . 11 – مال الایتام و الاوقاف= خواسته بی پدران و اوقاف؛ یا مال یتیمان و مال وقف. وقف در لغت حبس یا نگاه داشتن است، و در اصطلاح فقیهان و حقوقدانان ، حبس عین " شیء " است و تسبیل منفعت. مباح : آنچه دو طرف آن یکی باشد ( = المباح : ما استوی طرفاه ) ولی در اصطلاح مرسوم، حلال و جائز داشته شده را گویند ( تعریفات جرجانی، غیاث اللغات ) . 12 – وخیم، دشوار و گران و بدگوار، و مجازاً به معنی زشت و بد می آید (غیاث) . و این جمله اشاره است به حدیثی از پیامبر "ص" که : الظلم مرتعه وخیم ( = سرانجام ستم بد و ناگوار است ) . و کنایه است از ظلم و دراز دستی قاضیان و سرانجام بد ایشان ( رجوع شود به احیاء العلوم، امام محمدغزالی، ج 3 ص 111 . 13 - مالک، نام فرشته یی که موکل دوزخ است؛ و بعضی گویند دربان دوزخ است(غیاث) . و این معنی اقتباس از قران کریم ( سوره الزخرف آیه 77 ) است : " و نادوا یا مالک لیقض علینا ربک قال انکم ماکثون " = و آواز دهنده ای "مالک" (بگو تا) پروردگارت به مرگ ما فرمان دهد، و (او) گوید : شما در این حال ماندگار باشید . ملک الشعراء بهار (دیوان، امیر کبیر، ج 2 ، ص 481) گوید: ترسم من از جهنم و آتش فشان او و آن مالک عذاب و عمود گران او 14 – درک = طبقه دوزخ . و درک الاسفل: طبقه فرودین آن. تعبیر "الدرک الاسفل" در آیه 145سوره النساء قرآن کریم آمده اشت : " ان المنافقین فی الدرک الاسفل من النار و لن تجد لهم نصیرا " = دورویان در طبفه پائین دوزخ باشند و تو هرگز آنان را یاوری نیابی . 15 – بیت النار = خانه آتشین ( دوزخ دادگستری است ). 16 – عتبه (به سه فتحه) = جوب پائین در که پا بر آن می نهند(غیاث) ، درگاه، آستانه در . انوری(دیوان، بتصحیح مدرسّ رضوی، ج 1 ، ص 298 ) گوید : ثانی سایه یزدان که به عالی عتبه اش نور خورشید قدم می ننهد بی تقبیل 17 – هاوی = میل کننده و طالب و نام دوزخ هفتم، و آن آخرین و اسفل طبقه است از هفت طبقات دوزخ (غیاث) . اسم لجهنم. و قد تدخلها " ال" فیقال " الهاویه". در تداول عامیانه، هر جای وسیع و پرناشونده را گویند. معاویه، بسیار شکمباره و پر خور بوده است. شاعری دراین باب به طنز گفته است (شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، محمد ابوالفضل ابراهیم ،ج 11 ، ص192 ) : و صاحب لی بطنه کالهاویه کانّ فی احشائه معاویه . حجیم و سقر و سعیر نیز از طبقات هفتگانه دوزخ است. 18 - بسنجید با این مطلب که راغب در محاضرات ( 197/1) گوید : " نعم الرِّقی الرّشا " = چه نیکو افسونی است رشوه دادن؛ یا چه نیکو مایه ترقی است رشوه دادن. در رشوه و معنی آن، امام فخر رازی نیز در تفسیر کبیر (ترجمه علی اصغر حلبی ج 5 ، نشر اساطیر ، ص 2220 و 2211 ) بحثی مفید کرده است . 19 – شرب الیهود = شراب خوردن جهودان، و آن کنایه از پنهان شراب خوردن است؛ چون جهودان از خوف مسلمانان شراب بر سبیل اختفا خورند. ( غیاث اللغات ). حافظ فرماید : احوال شیخ و قاضی و شرب الیهودشان کردم سوال صبحدم از پیر می فروش گفتا: " نگفتی است سخن گرچه محرمی در کش زبان و پرده نگهدار و می بنوش". اما این معنی، با فحو ای تعریف عبید، ظاهراً، سازگار نمی نماید. شاید مقصود این است که معاشرت با قاضیان مستلزم نهان کاری است تا فساد معاشرت کننده نیز پنهان ماند، همچنانکه قاضیان فسق و فساد می کنند، ولی همچو جهودان فساد خود را پنهان می سازند تا رسوا نشوند، و این حدس را قول عبید در رساله " صد پند" تائید می کند، چنانکه گوید: " طعام و شراب تنها مخورید که این کار شیوه کار قاضیان و جهودان باشد ." 20 – مقری (به ضم میم و سکون قاف و کسر راء مهمله ) = آنکه دیگری را خواندن قران بیاموزد، تعلیم کننده قران اطفال را (منتهی الارب و غیاث ) . مرحوم علامه قزوینی در تعلیقات لباب الالباب، 1/345 ) می نویسد : " ... مقربان کسانی بوده اند که در پیش منبر واعظ نشسته گاه گاه خوانندگی می کرده و مجلس را گرم می ساختند، چنانکه هنوز در ایران معمول است ". و این معنی با تعریف عبید مناسبت بیشتر دارد. 21 – معرّف = اسم فاعل از ریشه " عرف"، شناساننده و تعریف کننده. کسی که در مجلس سلاطین و امرا مردمان را به جای لایق هر کدام نشاند، و شخصی باشد که چون کس پیش سلاطین و امرا رود و مجهول الحال باشد اوصاف و نسب او بیان کند تا در خور آن موادّ عنایت به حال او شود( غیاث) . سعدی ( بوستان، بتصحیح مرحوم فروغی، ص 301 ) گوید : معرّف گرفت آستینش که خیز و " معرف به دلداری آمد برش 22 – معلم = آموزاننده، آموزگار. ریشه اینکه عبید معلم را به احمق تعریف میکند در کتابهای ادبی قدیم دیده می شود. ابشیهی در المستطرف ( 173/1) می نویسد : " ابن الجوزی در آخر کتاب الحمقی و المغفّلین گوبد که معلمان کودکان را نزدیک است که صناعت چون اکسیر ( = مجازاً به معنی کار بیهوده و بیحاصل کردن) شود". حافظ فرماید : جز قلب تیره هیچ نشد حاصل و هنوز باطل در این خیال که اکسیر می کنند و هم او گوید: " عقل زنی را به عقل هفتاد جولاه برابر نهاده اند، و عقل جولاهه یی در برابر عقل هفتاد معلم؛ و سبب حمق و قلت برای عقل معلم این است که روز با کودکان باشد و شب با زنان. و یحیی بن اکثم شهادت معلم را نمی پذیرفت." و در افواه متداول است که: " احمق الرجال معلم الاطفال " . 23 – بسنجید با این ابیات معروف خواجه شیراز : و اعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند گرچه بر واعظ شهر این آسان نشود تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود واعظ شهر که مهر ملک و شحنه گزید من اگر مهر نگاری بگزینم چه شود؟ 24 – ندیم = همنشین امراء و سلاطین، ج ندماء ( غیاث ). نظامی ( گنجینه گنجوی، وحید ، ص 155، گوید : ندیم و حاجب و جاندار و دستور دو آماج از بساط پیشگه دور 25 - مولا ( مولی) از اضداد و به معنی خواجه و بنده، هر دو است . در اینجا مولانا = سرور ما، به طنز و تسخر. از عبارت عبید چنین بنظر می رسد که مولانا شکل کسی است که خود را به زیّ اهل صلاح و پاکان در می آورد و هیات آنان را بخود می گیرد، یعنی صورت پاکان دارد ولی نه سیرت آنان . و بدیگر سخن مانند روباه مکار و ریاکار در لباس اهل حق ظاهر می شود تا به نام عرفان و تصوف و یا شریعت مداری تریج قبای خود را زربفت سازد و مردم را فریب دهد . 26 – بسنجید با این قطعه معروف کمال اسمعیل اصفهانی ( 635 – 565 ﻫ. ق. ) که گوید : بزرگوار در انتظار بخشش تو نمانده است مرا بیش از این شکیبائی سه شعر رسم بود شاعران طامع را یکی مدیح و ، دوم قطعه تقاضایی اگر بداد سیم شکر، ور نداد هجا از این سه من دو بگفتم، دگر چه فرمایی؟ (بنقل از آتشکده آذر، ج 3 ، امیرکبیر، تهران 1340 ، ص 1002 و نیز دیوان کمال اسمعیل، بتصحیح دکتر بحرالعلومی، ص 440 ) نوشته شده توسط محمد مهدی حسنی در چهارشنبه ۲۲ آبان ۱۳۸۷ ساعت ۹:۵۰ ق.ظ | لینک ثابت | منوی اصلی صفحه نخست آرشيو وبلاگ پروفایل مدیر وبلاگعناوین مطالب وبلاگ سخن نخست و حرف های بعدی حقوق مدنی و تجارت حقوق اراضی و املاک آئین دادرسی حقوق ثبت حقوق - تاریخ و کلیات پرسش و پاسخ حقوقی حقوق بین الملل حقوق جزا و کیفری قلمی خودم(مخیّل) مقالات و تحقیقات ادبی دادگستری در متون ادب فارسی حقوق تطبیقی شعر دوستان تقی خاوری (راوی) اشعار و نثر های گزیده یادها و مناسبت ها بانگ قوانین و مقررات داستان کوتاه مسایل روز - سیاسی مسایل روز - قضا، وکالت، قانون مسایل روز - دولتیان و ادبیات زنان آزموده های حقوقی هنر معرفی کتاب و نشریات کشکول اینترنتی لطایف القضاء تصویر طنز (کاریکاتور) درباره ی ما این وب دارای مباحث و مقالات فنی حقوقی است. لیکن با توجه به علاقه شخصی، گریزی به موضوعات "ادبی" و "اجتماعی" خواهم زد. چرا و چگونه؟ می توانید اولین یاداشت و نوشته ام در وبلاگ : "سخن نخست" را بخوانید. مائیم و نوای بینواییبسم اله اگر حریف مایی *****************دیگر دامنه های وبلاگ :http://hassani.irhttp://hasani.info* * * * * * * * * * *« کليه حقوق مادي و معنوي اين وبلاگ، متعلق به اینجانب محمد مهدی حسنی، وکیل پایه یک دادگستری، به نشانی مشهد، کوهسنگی 31 ، انتهای اسلامی 2، سمت چپ، پلاک 25 تلفن : 8464850 511 98 + و 8464851 511 98 + مي باشد. * * * * * * * * * * *امیل : hasani_law@yahoo.com* * * * * * * * * * *نقل مطالب و استفاده از تصاوير و منابع این وبلاگ تنها با ذکر منبع (نام نویسنده و وبلاگ)، و دادن لینک مجاز است. » پیوند ها - دوستان (انوج)بربرود سپهر عدالت ...یه حرفایی همیشه هست صبر زرد و جیغ بنفش وکالت و مشاوره حقوقی، وکیل دادگستری مُشتي شعر براي اين روزها.. کلوپ فارسی سایت حقوقی برهان قاضی دادگستر فقه پلی است برای حقوق ایران داوری وبلاگ حقوقی هنری برگ سبز موسسه حقوقی هامون وبلاگ شخصی مهندس گنعلیخان وکیل باشی سایت حقوقی راه مقصود جامعه سردفتران و دفتریاران استان یزد اسفار - سید علی طباطبایی یزدی محمد افضلی ابراهیمی خطاط حقوق امریکا و انگلستان و فرانسه حقوق روز آرشیو فروردین ۱۳۹۶ بهمن ۱۳۹۳ دی ۱۳۹۳ آذر ۱۳۹۳ بهمن ۱۳۹۲ دی ۱۳۹۲ آذر ۱۳۹۲ خرداد ۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ دی ۱۳۹۱ آذر ۱۳۹۱ تیر ۱۳۹۱ خرداد ۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ اسفند ۱۳۹۰ بهمن ۱۳۹۰ دی ۱۳۹۰ آذر ۱۳۹۰ شهریور ۱۳۹۰ مرداد ۱۳۹۰ تیر ۱۳۹۰ خرداد ۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۳۹۰ فروردین ۱۳۹۰ اسفند ۱۳۸۹ بهمن ۱۳۸۹ دی ۱۳۸۹ آذر ۱۳۸۹ آبان ۱۳۸۹ مهر ۱۳۸۹ شهریور ۱۳۸۹ مرداد ۱۳۸۹ تیر ۱۳۸۹ خرداد ۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ فروردین ۱۳۸۹ آرشيو سایر پیوند ها آمار لحظه به لحظه جهان دستور (پایگاه قوانین و مقررات کشور) گنجور Linkograph لینکوگراف ترمينولوژي قوانين و مقرارات بانك قوانين كشور ( دادگستري استان تهران ) بانک مقالات حقوقی معاونت آموزش دادگستری استان تهران سيستم قوانين کشور صندوق حمايت وکلاء و کارگشايان دادگستري كانون سردفتران و دفترياران پایگاه اطلاع رسانی دولت مجلس شوراي اسلامي سازمان ثبت اسناد و املاك کشور سازمان ثبت احوال کشور سازمان بازرسي كل كشور روزنامه رسمى ج. ا. ا. دفتر امور بین الملل قوه قضاییه دانشکده حقوق دانشگاه شهيد بهشتي ماهنامه حقوقي دادرسی دادگستري استان اصفهان راهنمای موضوعی نشريات حقوقی ايران شبکه خبری قسط ندای صادق نیروی انتظامی ج. ا. ا. (ناجا) ترمینولوژی حقوق خبرگزاری دانشجویان ایران قالب وبلاگجستجوگر قالب وبلاگ آخرین پست ها برخی از نوشته های پیشین تارنمای چه بگویم بیانیه انتخاباتی - اهداف، دیدگاهها و برنامههای محمد مهدی حسنیبیوگرافی محمد مهدی حسنی کاندیدای مستقل نهمین دوره هیات مدیره کانون وکلای دادگستری خراسان: انتخابات نهمین دوره هیات مدیره کانون وکلای دادگستری خراسانبررسی فقهی حقوقی ماهیت حق زوجه بر مهریه و قابلیت اسقاط آنزمان نصيحتگويي مستقيم گذشته استتوصیه هایی حرفه ای و اخلاقی از استادِ کاتوزیان آزمودههای حقوقی 15- بررسی دادنامههایی درباره شرط اخذ رضایت شرکا برای صدور سند مالکیت مفروز موضوع ا عتراف و تجدیدنظر از احکام در حقوق کیفری انگلستانآخرین سفر دکتر کاتوزیان: بهار 1393؛ مشهدبازخوانی نخستین دادرسی قانونی (عرفی) در کشور ما؛محاکمه عاملان فروش دختران قوچانی و به اسارت رفتن زنابرگزاری مراسم بزرگداشت درگذشت زنده یاد دکتر کاتوزیان در مشهدمهمترین قوانین و رویهها 4 – از ابتدای اسفند 1392 تا آخر مرداد سال 1393 مهمترین قوانین و رویهها 3 – از ابتدای اسفند 1392 تا آخر مرداد سال 1393دربارۀ کمیتۀ سازماندهی زنان آسیب دیدۀ اجتماعی آثار و اندیشه سزار بکاریاحمایت از حقوق مصرف کننده در ادبیات حقوقی ایرانجایگاه تحصیل مال نامشروع در جرائم علیه مالکیت و اموالبیماری های روانی و ازدواج معرفی و نقد فیلم : کشتن مرغ مقلدمصلحت در نکاح اطفال و ضمانت اجرای آنمعرفی کتاب « بررسی یک پرونده قتل»دادگاه کیفری بینالمللی و مقابله با بی کیفریاقرار در آینه امثال فارسیحق تقدّم در پذیره نویسی سهام جدید شرکتهای سهامی بررسی نظام قضایی لبنانبررسی مفهوم و مصادیق قراردادهای مستمرامنیت حقوقی یا عدالت و انصاف (آزمودههای حقوقی 9)راه اندازی وبسایت کانون وکلای دادگستری خراسانمفهوم و قلمرو نقض حقوق مالکیت صنعتی (مطالعه تطبیقی در حقوق ایران و انگلستان) RSS POWERED BY BLOGFA.COM Web Toolbar by Wibiya وبلاگ-ساعت فلش در چه بگویم؟ در همه ی اينترنت وبلاگ-کد جستجوی گوگل آمار View Untitled in a larger map کلیه ی حقوق مادی و معنوی وبلاگ dad-hassani محفوظ می باشد. طراحی شده توسط یاس تم